حیله گری. فریبگری: کرده اند از سیه گری خلقی با همه کس پلاس با ما هم. کمال الدین اسماعیل. گرچه سپیدکاری است از همه روی کار تو لیک قیامت است هم زلف تو در سیه گری. خاقانی
حیله گری. فریبگری: کرده اند از سیه گری خلقی با همه کس پلاس با ما هم. کمال الدین اسماعیل. گرچه سپیدکاری است از همه روی کار تو لیک قیامت است هم زلف تو در سیه گری. خاقانی
عمل ستیزه کار. لجاجت. خصومت: چونکه دید او ستیزه کاری من ناشکیبی و بیقراری من. نظامی. بر وفق چنین خلافکاری تسلیم به از ستیزه کاری. نظامی. رجوع به ستیزه کار شود
عمل ستیزه کار. لجاجت. خصومت: چونکه دید او ستیزه کاری من ناشکیبی و بیقراری من. نظامی. بر وفق چنین خلافکاری تسلیم به از ستیزه کاری. نظامی. رجوع به ستیزه کار شود
عنید. (ملخص اللغات حسن خطیب) (ترجمان القرآن). ظالم. متعدی: گفت اگر مانم این ستیزه گر است گر کشم این حساب از آن بتر است. نظامی. غضب ستیزه گر و عقل قهرمان درخواب شتر گسسته مهار است و ساربان در خواب. صائب
عنید. (ملخص اللغات حسن خطیب) (ترجمان القرآن). ظالم. متعدی: گفت اگر مانم این ستیزه گر است گر کشم این حساب از آن بتر است. نظامی. غضب ستیزه گر و عقل قهرمان درخواب شتر گسسته مهار است و ساربان در خواب. صائب